اس ام اس انگلیسی عاشقانه
درباره وبلاگ

خدا را گفتم بیا جهان را قسمت کنیم : .... اسمون مال من ابراش مال تو !!!! ماه مال من خورشيد مال تو !!!!! دريا مال من موجش مال تو !!!! خدا خنديدو گفت تو بندگي كن تمام دنيا مال تو من هم مال تو !!!!
آخرین مطالب
پيوندها

 

  تبادل لینک هوشمند


 برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان

 راهنمایی شهید موسوی پور و آدرس

  moosavipoor.LXB.ir لینک نمایید

 سپس مشخصات لینک خود را در زیر

 نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت

 شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 17
بازدید ماه : 19
بازدید کل : 53664
تعداد مطالب : 62
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

راهنمایی شهید موسوی پور
امام خمینی (ره) فرزندانم درس بخوانید تا بتوانید کشور را اباد کنید
پنج شنبه 14 مهر 1390برچسب:, :: 22:9 ::  نويسنده : منیره صدری       

  اول از روي ادب اي گل خوشبو سلام
دوم از روي محبت به تو دارم پيام
بي تو اي دوست گذر از
جهان زندان من است
تا تو هستي در برم زندان گلستان من است
First I want to tell hello from
decorum
Second I have a
message for you from kindness
O friend without you this world is like prison for me
When you are with me this prison is my rosery







برات مينويسم دوستت دارم آخه ميدوني؟ آدما گاهي اوقات
خيلي زود حرفاشونو از ياد مي برن ولي يه نوشته به اين سادگيا پاک شدني نيست.گرچه پاره کردن يه کاغذ از شکستن يه قلبم ساده تر..ولي من مينويسم....من مينويسم دوستت دارم
I write you: I live you, you know human forget his words but writing doesn’t be clear easily. Though tearing a paper is easier than breaking a heart…but I write…I write I LOVE YOU






آسمون به ماه ميگه: عشق يعني چه؟
ماه ميگه:يعني بودن در آغوش تو
ماه ميگه:تو بگو عشق يعني چه؟
آسمون ميگه:انتظار ديدين تو
The sky tells the moon: what is meaning of love
Moon says: it means being in your bosom
Moon says: you tell me what is love?
The sky says: expectance of seeing you.






عشق همچون نقاشيست با اين تفاوت که نقاشي را مي توان پاک کرد اما عشق را هرگز
Love is just like paint, with this difference that you can clear the paint but not love.






بدون اراده متولد مي شويم،با حيرت زندگي ميکنيم و سپس با حسرت ميميريم،اما آنچه که هرگز فروغش رنگ فنا نمي پذيرد دوستي هاي پاک و بي آلايش است.تقديم به بهترين
We born aimless live with consternation and die with regret but just thing that will forget never is pure friendship.






بهترين آهنگ زندگي من تپش قلب توست و قشنگترين روزم روز ديدار توست
My best gong is your heart beats & my best day is the day of meeting.






حديث عشق من و تو،حديث ابر بهاريست،تو از قبيله لبخند،من از قبيله اندوه.فضاي فاصله صد آه،فضاي فاصله صد کوه،تو از سپيده و نوري،من از شقايق گلگون
The word of our love is word of spring
cloud; you are from clan of smile I am from clan of grief, there is distance as 100 ah, 100 mount, you are from dawn & light, I am from ruddy copse






زندگي مجذور آيينه است،زندگي گل به توان ابديت است،زندگي ضرب زمين در ضربان دل ما،زندگي هندسه ساده و يکسان نفس هاست
Life is square of mirror, flower to involution of eternity, life is multiply of ground in our beats, and life is easy geometry of breath.








شاد بودن هنر است،شاد کردن هنري والاتر،ليک هرگز نپسنديدم به خويش،که چون يکي شکلک بي جان،شب و روز،بي خبر از همه،خندان باشم،بي غمي عيب بزرگيست که دور از ما باد.
Being happy is an art, making happy is premier art, but I don’t accept being riant all the time unconscious of all, having no grief is a big taint, I wish it be away of me.







کاش تکه ابري ميشد دلم و از باران مهرباني ميباريد،تمام مهرباني هايم تقديم تو باد
I wish my heart gets cloud & rains from
kindness, all my kindness are for you.






در پارکينگ خاطراتم چشمانت را پارک کردم،بعدش هم دلت را پنچر کردم تا از دلم نروي
In parking of my memories I parked your eyes & I made your heart puncture so you can't go.







تا که پرسيدم ز منطق عشق
چيست؟
در جوابم اينچنين گفت و گريست
ليلي و مجنون همه افسانه اند
عشق تفسيري ز زهرا و عليست
I asked from logic: what is love?
It answered & cried:
Leili & Majnun all are myth
Love is a commentary from Zahra & Ali.







اي کاش کودک بودم تا احساست کنم
اي کاش باران بودم تا غبار را از دلت دور کنم
اي کاش دو تار بودم تا ساز مورد علاقه ات را بنوازم
اما افسوس که نه کودکم نه بارانم نه دو تارم؛اما هر جور هستم عاشقانه و صادقانه هستم و دوستت دارم
I wish I was a child to feel you
I wish I was a rain to clear the dust from your heart
I wish I was two chords to execute your favorite song
But alas that I am not child not rain not two chords, but anyway I am amorous & truly & I love you.







Love مخفف عبارات:
Lake of sorrow(درياچه ي غم)
Ocean of tears(اقيانوس اشک)
Valley of death(دره مرگ)
End of life(آخر زندگي)






اگر يارم مرا خواهد غمي نيست
که درد عاشقي درد کمي نيست
If my sweetheart wants me, there is no grief for me
Because love has big sore.


 

 

ترسم آخر زغم عشق تو ديوانه شوم
بيخود از خود شوم و راهي ميخانه شوم
آنقدر باده بنوشم که شوم مست و خراب
نه دگر دوست شناسم نه دگر جام شراب
I fear that at last I get mad from your love
I loose myself & go to the tavern
I imbibe wine that I get drunk
That I know no friend & no wine chalice




 




هر از گاهي توقف ،فرصت خوبي است براي ديدن مسير طي شده و نگريستن به راه پيش رو،گاهي براي رسيدن بايد ايستاد
Sometimes stopping is good fortune to see the passed way & looking to the future way, sometimes you should stop that you can arrive.


 




با تو اين ترانه ها را عشق است رخش سرخ بادپا را عشق است
عشق درگير غروب را درد است باز هم طلوع ماه را عشق است
اي از خانه ز خم و گريه غربت بغض گشا را عشق است
اي از آب و هواي بي عشق بادبان ناخدا را عشق است
اهل بي مرز ترين دريا باش اهل همه جا را عشق است
از غزل باختگان مي ترسم شعر هاي بي هوا را عشق است
اي قشنگ ترين سازها و آواز ها
روزهاي بي عزا را عشق است
These songs are love with you/ganger is love with you
If nostalgic love is sunset/again moonrise is love
O from clime of sore & tears/solving nostalgic sob is love

O from loveless clime/ the sail of shipmaster is love
Be from boundless sea/for all from every where just asset is love
I fear from sonnet losers/the vacuum poem is love
O the most beautiful sing/ all griefless day is love


 




تقديم به او که پيشم نبود ولي حس بودنش بر من شوق زيستن داد
دلم براي کسي تنگ است که آفتاب صداقت را به مهماني گلهاي باغ
مي آورد
گيسوان بلندش را به باد مي دهد دست هاي سپيدش را به آب مي بخشد
شعر هاي خوشي چون پرنده ها مي خواند
To One that wasn’t with me, but fell of her being made me hopeful for living
I am heartsick of who that brought the sun of truth to the invention of flowers
She gives her long hair to the wind, she gift her white hands to the water
And sing beautiful poems just like birds.



 



هنوز در به در کوچه هاي خاطره ام / هنوز اسم تو مانده گوشه حنجره ام /هنوز مثل نخستين نگاه عاشق تو / در انحصار غم عشق در محاصره ام
Still in the streets in my memory/name you still have my larynx corner/Still look like the first fell in love with your love in the monopoly sorrow in my siege






به بزرگترين عشق در کوتاه ترين جمله ي ممکن به روي لطيف ترين گل سرخ يراي تو بهترين کس دنيام مي نويسم دوستت دارم

The greatest love in the most the US to be on the most delicate Rose you action was the best one I write I worldSeventy


 




با اينکه مي دانم دوست داشتن گناه است دوستت دارم
با اينکه مي دانم پرستش کار کافر است مي پرستمت
با اينکه مي دانم آخر عشق رسوايي است عاشقت مي شوم
پس گناهکارم ، کافرم ، رسوايم ولي همچنان دوستت دارم

Although I know love is a sin I love you with that I know you worship is, as they work with that I love the scandal is so should I consisted, I Payne, I insufficient but still I love you

 





همان طور که شاپرک ها نمي توانند دشت آبي اسمان را از ياد ببرند من هم چشمان زيبايت را نمي توانم فراموش کنم . تصوير زيبايت نه تنها در ذهنم بلکه در قلبم جاي دارد ، اي کاش بداني قصر آرزوهايم را در ساحل چشمانت ساخته ام تا قلب مهربانت مداوايي باشد براي عشق پاک و مقدسم

As the Shapiro Thousand they can not plain blue heaven, forget your eyes and I cannot forget. Not only your picture in my mind but in my heart is, I wish my apprehensions palace barrier in the run-up to my heart as مهربانت for love and my pains.



 



خواستم با تو باشم نخواستي ، خواستم مونس و يارت باشم نخواستي ، خواستم براي هميشه در کنارت باشم نخواستي خواستم هم گام و هم نفس روز هاي تنهايي ات باشم نخواستي ، خواستم پذيراي نگاه مهربانت باشم نخواستي ، خواستم قلبم را به يادگار تقديمت کنم باز هم نخواستي نخواستي ، هيچ کدام را نخواستي و نخواستي

I wanted to be with you asked to remain anonymous, I understood Moons and I told you, I wanted to be always in frankly about you and I wanted to remain anonymous and step in the day you alone I told you, I wanted to look hosted I named you, I wanted my heart to souvenir
if I told you did not want any benefit to you and you asked to remain anonymous


 




دوستت دارم عزيزم خيلي خيلي خيلي ، خيلي ها ميگن اگه به معشوقت زياد بگي دوستت دارم اون زود تو را از ياد مي بره و به کس ديگري عشق مي ورزد، ولي من به تو اطمينان دارم پس دوستت دارم

I love you, dear very, very people say if the baggy معشوقت much I love you so that you as soon as the Biracial to one another and love the world, but I am sure I love you so





دست از سر ما بردار ، کنار تو نمي مونم
يه روز مي گفتم عاشقم ، اما ديگه نمي تونم
تقصير هيچکس ديگه نيست ، قصه ي ما تموم شده
حيف همه خاطره ها ، به پاي کي حروم شده
دروغ مي گفتي که ، برم از بي کسي دق مي کني
اشکاتو باور ندارم ، بي خودي هق هق مي کني
يادم مي افته لحظه اي که دست تو رو شد برام
قسم مي خوردي پيش من که جز تو عشقي نمي خوام
دست خودم نيست که ديگه هيچکسي باور ندارم
اين چيزا تقصير تو ه تلافيشو آن را در مي يارم

One day I said my lover, but I cannot anymore
No one is another fault, the story of us have ended
What a pity all memories, in the leg when i their retreat.
lie would say that, to go to the one who can tap
do not believe you teardrop, by itself without repressing you
I remember that moment that we happen to me.
I swear before you except that I love you do not want to
I do not believe that anybody I have no other
you spend the fault is in retaliation for that I’m going.


 

 

نمي دانم چه حسي هست اين عاشقي؟
وقتي مي نشينم ، وقتي راه مي روم ، وقتي مي خوابم دوستت دارم
وقتي صدايي مي ايد دوستت دارم ، وقتي سکوت است دوستت دارم
چه مي کني با من که چنين راحت هميشگي شده اي ؟


I don’t know what is this sense lover? When will sit down, when the way, when sleep I love you when you have a voice that I love you, when silence is what I love you so you have with me that such a permanent comfortable?








هيچ چيز سخت تر از انتظار نيست ، آن هم انتظار لحظه اي که يک آشنا صدايت کند و به تو بفهماند که دوستت دارد اما هر چقدر که انتظار هم سخت باشد به آن لحظه زيبا مي ارزد ، پس انتظار مي کشم تا آن لحظه زيبا نصيبم شود

Nothing is harder than expected, it is expected that a familiar to anyone who seeks to you and that is safe but as much as it is hard to the beautiful moment worth, so it is expected to killing's single cad beautiful moment.







توي زندگي بعضي چيز ها بزرگ ، بعضي چيز ها کوچک ، بعضي چيز ها ساده و بعضي چيز ها مهم هستند
بزرگ مثل عشق
کوچک مثل غم
ساده مثل من
مهم مثل تو
Some things in life are great, some things small, some things simple and some things are important: great love like small simple grief as important as I like you. . .








چرا رو نقاشي ها بي خودي سايه مي زني
اين همه حرف خوب داريم حرف گلايه مي زني
اگه منو دوست نداري اينو راحت بهم بگو
چرا با حرفات و نگات بهم کنايه مي زني

So why are the painting itself is a woman shadow all this good words to say we complain about a woman do not love me if it doesn’t tell me why comfortable with words and don’t look








*در سرزمين عاطفه هايم چون گل روئيدي و من باغباني آموختم اما کدام گل احساس باغبان را *

*مي فهمد آيا هيچ گلي هست که باغبان را به اندازه ي يک قطره شبنم يا يک گلبرگ بشناسد و* *دوست بدارد ؟*

In the land of Atefe like clay you my land and I taught gardening but which flower gardener feeling understands any clay gardener as much as a drop of dew or a calycle recognize and love?








چرا نوشتم در برگ تنهاييم براي تو نمي دانم ... شايد که روزي بخوانند بي تو عشق مرد

Why I wrote in the leaf-wisp alone for you do not know. . . Perhaps one day to read that the man you love.








عاشق ان نيست که براي عشقش در سرما آتش روشن کند عاشق آن است که کتش را بدهد به عشقش و خودش سرما بخورد و 6 تا آمپول بزنه که ديگه از اين غلطا نکنه

It is not in love with her love for the cold fire make it clear that love is that he give himself and his love to eat cold and 6 to the shots songs… that other result would fail








من سبزترين واژه ملموس غروبم کاش در اين وسعت سبز يکنفر درد مرا مي فهميد

I s Vazheh growing greener tangible I sunset if only in this area of green someone understood my pain








صداقت و مهربانيت را مي ستايم صداقت را از کلامت و مهربانيت را از نگاهت
His honesty and مهربانيت afore thy honesty of كلامت and مهربانيت from your look







يار دل آزار من وفا نشناسد..... وه که عجب نعمتي است يار وفادار

Succored... I promise. . . . . Oh, what is a blessing faithful friend








بي گناهي کم گناهي نيست در ديوان عشق.. يوسف از دامان پاک خود به زندان رفته است

Innocence sin is less love in the supreme court. . Josef from the lap of his pure to prison.






شمع اگر پروانه را سوزاند خير از خود نديد...آه عاشق زود گيرد دامن معشوق را

If license candles burned to the good again. . . oh soon fell in love with her lover destruction”.







با آنکه انتقام از دشمن حرام نيست...در عفو لذتي است که در انتقام نيست

Though forbidden revenge from the enemy. . . The amnesty is pleasure in revenge.







تا که از جانب معشوقه نباشد کششي..کوشش عاشق بيچاره به جايي نرسد

to that of his mistress impulse is not. . Poor lover attempt to place.







فرياد مردمان همه از دست دشمن است..... فرياد من از دل نامهربان دوست

"
The people of all the hands of the enemy. . . . . "I'd like







من رشته محبت خود از تو مي بُرم ..... باشد گره خورد به تو نزديکتر شوم

I love field you have to go. . . . . It was tied to you get closer






بدنامي حيات دو روزي نبود بيش.... آنهم با تو بگويم چه سان گذشت
يک روز صرف دل بستن دل شد به اين و آن..... روز دگر به کندن دل از اين و آن گذشت

Blot life was more than two days. . . . With just tell you what San passed a mere closing day was to the heart and it. . . . . Wait On cutting the heart of this and it passed.







در لحظات تصميم گيري است که سرنوشت ما شکل مي گيرد

moments in decision-making is that the fate of us are formed






خدايا به عالم تو راضي مباش.... کزين بيشتر من خدايا کنم

Oh God to be satisfied with you.... . . . with Xingjian more I don’t think







کسي که در آفتاب زحمت کشيده ، حق دارد در سايه استراحت کند

Anyone who labored in the sun, has the right to rest in the



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: